در نیمه دوم سال 1362 در تهران، دروس طلبگی را شروع کردم. بحمدالله تعالی 7 - 9 نفر از بستگانم (ازجمله پدر بزرگها، دایی و پسردایی ام) روحانی بوده و هستند. در اسفند 1367 معمم شدم و در نیمه دوم 1368 متأهل گردیدم. از همان دوران نوجوانی به مطالعه کتاب به ویژه داستان و شعر علاقه داشتم که بحمدالله تعالی با ورود به حوزه علمیه، به مطالعه کتاب و گوش دادن به نوارهای سخنرانى، بیشتر اهمیت می دادم، چنان که در برخی از کتابخانه های تهران عضو شده و در اوقات فراغت، به کتابخانه های چهل ستون، ملک، پارک شهر، مجلس شورای اسلامی بهارستان و غیره می رفتم. از سال 1365 به این نتیجه رسیدم که علاوه بر مطالعه و نگارش مطالب مهم کتابها، مجلات، روزنامه ها و سخنرانیها (نوار و زنده) می باید به خریدن کتاب هم بپردازم، لذا از آن سال تاکنون بخشی از شهریه و درآمدم را به خرید کتاب اختصاص داده ام و کتابخانه شخصی ام، حدود سه هزار کتاب در موضوعات گوناگون دارد. از آذرماه 1369 به نگارش مقاله روی آوردم که نخستین مقاله ام با عنوان "کعبه می‌گرید." در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شد و از سوی مدیر مدرسه شهید بهشتی و برخی از استادان و دوستان طلبه، مورد تشویق قرار گرفتم. از این روى، هر ماه مقاله یا مقالاتی به روزنامه های جمهوری اسلامى، کار و گارگر، کیهان، اطلاعات، سلام، جهان اسلام، رسالت و ابرار می فرستادم که بحمد الله برخی از آنها چاپ شده است. در تاریخ 3 / 7 / 1372 همراه خانواده ام (همسر و پسر هشت ماهه ام) به شهر مقدس قم مهاجرت کردیم که تا سال جارى، سکونت ما (حقیر، همسر، دو پسر و یک دختر) استمرار داشته است. مهاجرت به قم، غربت، عدم اشتغال، مستأجری و نداشتن شهریه تا سیزده ماه، همگی باعث شد که به پیشنهاد یکی از دوستان طلبه ام، به جمع پژوهشگران پژوهشکده باقر العلوم (ع) وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی ملحق شوم، که این همکاری آزاد و پروژه اى، از آذرماه 1373 تاکنون کم و بیش در قالبهاى نگارش کتاب و مقاله، تصحیح، ویرایش، ارزیابی و جلسات نقد و بررسی اهل قلم، ادامه دارد. از خرداد 1378 تاکنون نیز در نشریه فرهنگ کوثر وابسته به آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) به عنوان مصحح همکاری داشته ام و معمولا مقالاتی از حقیر هم در نشریه چاپ می شود و گاهی هم به ویرایش و ارزیابی برخی از مقالات کوثر هم می پردازم. البته تصحیح کتاب ستارگان حرم  از جلد 6- 8 و 10- 16 به عهده حقیر بود و حدود دو سال (1382 و 1383) هم در آستانه مقدسه به کتابداری نیز اشتغال داشتم. شایان توجه است علاوه بر همکاری با پژوهشکده باقر العلوم (ع) و نشریه فرهنگ کوثر، برای برخی از نهادها، مثل: سازمان تبلیغات اسلامی قم و نیز عده ای از نویسندگان، کارهای علمی (نگارش بروشور، داوری مسابقات، ویرایش، تصحیح و ارزیابی کتاب و مقاله) انجام داده ام.
در ضمن، حقیر:
الف) از نه سالگی تاکنون در زمنیة برق و الکترونیک، فعالیت و تجارب گوناگونی دارم.
ب) از سال 1362 نیز تا الآن در خصوص مداحی و تعزیه خوانى، فعالیت و ...
ج) از سال 1360 تا کنون، در قالب هاى مختلف به «سرودن اشعار» پرداخته ام.
د) از سال 1368 تا الان نیز به «طراحی» می پردازم که کاربر آن در امور: تذهیب، قالى، گچبری و غیره است. می توان تعداد این طرح ها، اشکال و نقوش را تا هزار مورد تخمین زد.
ه) در اربیهشت 1372 به مناسبت برپایی نمایشگاه بین المللی کتاب و اختصاص یافتن غرفه ای به نام «سلمان رشدی» از عموم مردم دعوت شده بود که در صورت تمایل و توانایی هنرى، در مسابقه حضوری طراحی کاریکاتور شرکت کنند که بحمد الله شرکت کرده و دو طرح کشیدم که در مردادماه 1372دعوتنامه ای برای حقیر نیز ارسال شد تا هیئت داوران از بین کاریکاتوریست های داخلی و خارجى، که امتیاز مناسب را به دست آورده اند نفرات برتر و ممتاز (ظاهراً 53 نفر) را انتخاب کنند و لکن نام حقیر در لیست برگزیدگان نبود.
و) در سال های 1367- 1373 پنج «نمایشنامه و فیلمنامه» نوشته ام که البته نیاز به اصلاحات علمى، هنری و فنی دارد.